بسم رب الشهداء و الصدیقین
خواهر شهیدم:مریم فراهانی
شرمنده ام از اینکه بنویسم نام گلگونت را برسفیدی کاغذ،
خواهر شهیدم:
تو گلی بودی که عطر شهادت تمام گلبرگهایت را معطر کرده و قطره های خونت هزاران گلی شد که امروز نام مریم گرفت.
وجودت سرشار از پاکی و پر از منور عشق به خدا، مین هواهای نفسانی را چه خوب با معنویات خنثی کرده بودی و با سیم های پر از گل نجابت و عفت دور تا دور وجودت را حصار عرفان گرفتی.
چه خوب با اخلاص و آرامش درون معبری به سوی آسمان زدی که تنها نور ذات مقدس الهی را دیدی.
مریم جان!چه خوب ثابت کردی می توان آسیه بود در زمان فرعون، می توان سمبیه بود در زمان ابو جهل و ابو لهب، می توان زینب بود در کربلایی از جنس خرمشهر و آبادان، می توان حوا بود خالی از هوای نفس، می توان خدیجه بود و وجود را وقف اسلام نمود.
مریم! از چادرت گلهای نجابت و وقار فاطمی رویید و عطرش تمام وجودت را پر کرد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
اعظم کریمی
