صبا ویژن
طنیــن یـاس
منوی اصلی
مطالب پیشین
وصیت شهدا
وصیت شهدا
لینک دوستان
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 6
  • بازدید دیروز : 11
  • کل بازدید : 112256
  • تعداد کل یاد داشت ها : 92
  • آخرین بازدید : 103/2/6    ساعت : 9:27 ص

ســـی و یـکم خــرداد مـــاه مصــادف بـا

سالروز شهادت شهید آقا مصطفی چـــــــمران

شهید مصطفی چمران
تولد : 18 اسفند 1311 قم
تحصیلات : دکترای الکترونیک و فیزیک پلاسما
مسؤولیت : وزیر دفاع
شهادت : 31 خرداد 1360 دهلاویه
مزار : تهران ، بهشت زهرا ( س)


مختصری از زندگینامه ی شهید چمران

در سال 1311 در شهر مقدس قم به دنیا آمد .
دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی را در تهران گذراند و به عنوان دانش آموز ممتاز دبیرستان البرز ، به دانشکدة فنی راه یافت .
در سال 1336 با احراز رتبة اول در دانشکده فنی دانشگاه تهران در رشته الکترونیک فارغ التحصیل شد .
در سال 1337 با استفاده از بورس تحصیلی شاگردان ممتاز به آمریکا اعزام شد .
پس از تحقیقات علمی در جمع معروف ترین دانشمندان جهان دردانشگاه برکلی کالیفرنیا ، با ممتازترین درجة علمی موفق به اخذ دکترای الکترونیک و فیزیک پلاسماگردید .
در سال 1342 پس از قیام خونین 15 خرداد ، در اقدامی جسورانه و در حالی که می توانست به عنوان یکی از بزرگترین دانشمندان جهان دارای یک زندگی کاملاً مرفه در آمریکا باشد ؛ اما به جهت احساس تکلیف در مقابل دین خود ، رهسپار مصر شد .
در آن جا به مدت دو سال ، سخت ترین دوره های چریکی و جنگ های پارتیزانی را آموخت و به عنوان بهترین شاگرد این دوره انتخاب شد . در سال 1350 جهت ایجاد پایگاه چریکی مستقل برای تعلیم رزمندگان ایرانی و مبارزه بر علیه صهیونیزم اشغال گر به کشور لبنان عزیمت کرد .
در سال 1356 با زنی به نام « غاده جابر » که دختر یکی از تاجران ثروتمند لبنانی بود ، ازدواج کرد . در سال 1357 با پیروزی ا نقلاب اسلامی به ایران بازگشتاز برجسته ترین مسئولیت ها و خدمات وی ، می توان به موارد زیر اشاره کرد :
وزیر دفاع ، نمایندة مردم تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی ، نمایندة امام در شورای عالی دفاع ، فرمانده جنگهای نامنظم ، پاکسازی منطقة کردستان و آزادی شهر پاوه از لوث وجود دشمنان .
 سرانجام در تاریخ 31 خرداد 1360 در حالی که از پرواز عارفانة خود کاملاً آگاه بود ، به سوی قربانگاه عشق حرکت کرد و در منطقة دهلاویه حوالی شهر سوسنگرد ، بر اثر اصابت ترکش خمپاره های دشمن شهد شیرین شهادت را نوشید .
 
تصویری از قتلگاه چمران در دهلاویه خوزستان
  سردار خیبر محمد ابراهیم همت
 خرداد 60 درگیری در دهلاویه بالا گرفت. نیروهای دو طرف آن قدر به هم نزدیک شده بودند که با نارنجک می­جنگیدند. مناجات معروف شهید چمران با اعضا و جوارحش، در همین شرایط نوشته شده است:
«ای قلب من! این لحظات آخرین را تحمل کن... به شما قول می‌دهم که پس از چند لحظه، همه شما در استراحی عمیق و ابدی آرامش بیابی





نوشته شده توسط : مرضیه علی بیگی بنی

      

                                            عباس برخیز حرم در خطر افتاد

                                           بر گنبد هادی و حسن بد نظر افتاد

                                            برخیز و بخوان رجز که ای تکفیری

                                             با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد  

 


 

 






نوشته شده توسط : مرضیه علی بیگی بنی

      

 

دلدادگان و عاشقان امام خمینی(ره) از سراسر کشور در بیست و پنجمین سالگرد رحلت معمار کبیر انقلاب اسلامی در جوار مرقد نورانی آن حضرت جلوه های کم نظیری از شکوه، ایستادگی، عزت و عشق به آرمانهای انقلاب اسلامی را متجلی ساختند و با آرمانهای آن عزیز سفر کرده پیمانی دوباره بستند.


حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در این اجتماع عظیم و پر طراوت، با ریشه یابی و تبیین علت اشتیاق و کنجکاوی روزافزون ملتها به شناخت پدیده پرقدرت و رو به پیشرفت جمهوری اسلامی، «شریعت اسلامی» و «مردم سالاری» برخاسته از این شریعت را دو پایه اصلی مکتب امام خمینی خواندند و با تأکید بر وفاداری ملت و مسئولان به این نسخه «سیاسی ـ مدنی» نوین افزودند: مزاحمت و سنگ اندازی های امریکا و کم رنگ شدن روحیه و جهت گیری نهضت امام بزرگوار، دو چالش اساسی است که ملت ایران با شناخت و غلبه بر آنها، راه پر افتخار و سعادت بخش امام راحل عظیم الشأن را ادامه خواهد داد.






نوشته شده توسط : مرضیه علی بیگی بنی

      
مراسم بدرقه زائرین بنیان گذارکبیرانقلاب اسلامی امام خمینی(ره) ازگلزار شهدای  شهرستان بن باحضور مسئولین صورت گرفت.

لازم به ذکراست تعداد زائرین امام راحل (ره) 400 نفر( 11 اتوبوس ) از اقشار مختلف مردم شهرستان به مرقد امام اعزام شدند.

از این تعداد اتوبوس یک دستگاه ویژه خانواده معظم شهدا ویک دستگاه ویژه مددجویان کمیته امداد امام خمینی است.

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 





نوشته شده توسط : مرضیه علی بیگی بنی

      

 






نوشته شده توسط : مرضیه علی بیگی بنی

      
چهارشنبه 93/3/14 5:42 ع
شاید اگر منشور روحانیت امام (ره) و سخنان بی پرده بنیانگذار فقید انقلاب نبود، سخن از جریان های متحجر به راحتی ممکن نمی شد. جریاناتی که به فرموده امام (ره) با نقاب عوامفریبانه به میدان می آیند و در نهایت اگر بتوانند موفق شوند چیزی برای انقلاب باقی نمی گذارند.
و این از مسائل رایج حوزه‏ ها بود که هر کس کج راه می‏ رفت متدین تر بود. یاد گرفتن زبان خارجی ، کفر و فلسفه و عرفان ، گناه و شرک به شمار می‏ رفت. در مدرسه ی فیضیه فرزند خردسالم ، مرحوم مصطفی از کوزه ‏ای آب نوشید ، کوزه را آب کشیدند ، چرا که من فلسفه می‏ گفتم. تردیدی ندارم اگر همین روند ادامه می‏ یافت ، وضع روحانیت و حوزه‏ ها ، وضع کلیساهای قرون وسطی می‏شد که خداوند بر مسلمین و روحانیت منت نهاد و کیان و مجد واقعی حوزه ‏ها را حفظ نمود.
رهبر فقید انقلاب درباره خطر این جریان صراحتا فرموده اند:«خطر اینها از سکولارها بیشتر است ؛ انتخابات باید مردم پسند باشد نه خان پسند»
ایشان در منشور مشهور روحانیت – که به فرموده رهبر عزیز انقلاب "فیوضات معنوی پروردگار بر قلب امام و بر مردم" است- فرموده اند: « در شروع مبارزات اسلامی اگر می‏ خواستی بگویی شاه خائن است ، بلافاصله جواب می شنیدی که شاه شیعه است!
عده ‏ای مقدس نمای واپسگرا همه چیز را حرام می‏ دانستند و هیچ‏ کس قدرت این را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند. خون دلی که پدر پیرتان از این دسته ی متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختی های دیگران نخورده است. وقتی شعار جدایی دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق نا آگاهان غرق شدن در احکام فردی و عبادی شد و قهراً فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست [و] حکومت دخالت نماید ، حماقت روحانی در معاشرت با مردم فضیلت شد. به زعم بعض افراد ، روحانیت زمانی قابل احترام و تکریم بود که حماقت از سراپای وجودش ببارد و الاّ عالم سیّاس و روحانی کاردان و زیرک ، کاسه ‏ای زیر نیم کاسه داشت.
 
ایشان اضافه می کنند: «در 15 خرداد 42 مقابله با گلوله تفنگ و مسلسل شاه نبود که اگر تنها این بود، مقابله را آسان مى نمود، بلکه علاوه بر آن از داخل جبهه خودى گلوله حیله و مقدس مآبى و تحجر بود، گلوله زخم زبان و نفاق و دورویى بود که هزار بار بیشتر از باروت و سرب، جگر و جان را مى سوخت و مى درید.... آنقدر که اسلام از این مقدسین روحانى نما ضربه خورده است از هیچ قشر دیگر نخورده است و نمونه بارز آن مظلومیت و غربت امیرالمومنین (ع) است که در تاریخ روشن است.
بگذارم و بگذرم و ذائقه ها را بیش از این تلخ نکنم، ولی طلاب جوان باید بدانند که پرونده تفکر این گروه هم چنان باز است و شیوه مقدس مآبی و دین فروشی عوض شده است. شکست خوردگان دیروز سیاست بازان امروز شده اند.





نوشته شده توسط : مرضیه علی بیگی بنی

      
یکشنبه 93/3/4 11:48 ص
با دست جلوی دهانش را محکم گرفت. شعله‌های آتش تمام وجودش را فرا گرفته بود. علی؛ بسیجی 16 ساله لشکر ثارالله، آرام‌آرام سوخت و شهید شد.

پایگاه اینترنتی حامیان ولایت سیّد علی

علی کوله‌پشتی‌اش را محکم بسته بود. کوله سنگین بود. پر بود از خرج و موشک آر.پی.جی. داشتیم پشت سر هم به ستون از داخل معبر رد می‌شدیم. سنگرهای دشمن در 200 متری‌مان قرار داشتند. آرام‌آرام و بی هیچ صدایی جلو می‌رفتیم. اطرافمان میدان مین بود. کوچکترین صدایی فاجعه به بار می‌آورد ،
ناگهان کوله‌پشتی علی گلوله خوردگلوله خورد و خرج‌ها ناگهان آتش گرفتندو علی شعله‌ور شد. کوله‌پشتی علی محکم بسته شده بود و خرج‌ها هم خیلی سریع آتش گرفته بودند. امکان اینکه کوله‌پشتی علی را باز کنیم نبود . همه بهت‌ زده داشتند علی را نگاه می‌کردند.
شعله‌های آتش لحظه به لحظه بیشتر علی را در کام خودشان می‌کشیدند و همه هر لحظه‌ منتظر بودند که علی فریاد بزند و دشمن شروع کند. علی همانطور که داشت می‌سوخت، نارنجک‌هایش را از خودش جدا کرد. و یک کار دیگر هم کرد. دستش را گرفت جلوی دهانش و مظلومانه روی زمین افتاد. فقط می‌شد نگاه کرد. شعله‌ها ذره ذره علی را می‌سوختند و علی جلوی چشم‌های ما داشت جان می‌داد. علی داشت جان می‌داد ولی جلوی دهانش را محکم گرفته بود.
آتش کم کم سرد شد. علی که هنوز ته‌رمقی برایش مانده بود با اشاره از یکی از بچه‌ها تقاضای آب کرد. رزمنده چفیه‌اش را خیس کرد و گذاشت روی لب‌های علی... شاید این حق علی بود که لحظه‌ آخر در میان این همه آتش، طعم آب را بچشد .





نوشته شده توسط : مرضیه علی بیگی بنی

      
یکشنبه 93/3/4 11:40 ص



 

 

ای بســــیجـــــی! هــــرگـــــاه پـــــرچــــــم مــــحمــــد رســــول الله را بــــر افـــــق عــــالــــم زدی حــــق داری استـــــراحـــــت کنــــــی! 

    جاویدالاثرحاج احمد متوسلیان   






نوشته شده توسط : مرضیه علی بیگی بنی