هر که خود را رایگان به این و آن بفروشد، معلوم
می شود از بازار "قیمت انسان" بی خبر است
هرکه هم زود عاشق شود، و مرتب معشوق عوض کند
معلوم است که عشق را به بازی گرفته ، یا خودش
بازیچه ی هوس شده است. هم "بازیگر" بودن و
هم "بازیچه" بودن ، مایه ی شرمندگی است.
آدمیزاد با خیلی چیزها "امتهان" می شود. بعضی
با پول ، برخی ها با شهرت ، بعضی ها با مقام،
برخی با فقر ، بعضی با بی مهری ، برخی هم با
محبوبیت ، و بالاخره کسانی هم با عشق و محبت.
چه آنکه دوستدار کسی باشی ، یا کسی دوستدارت
باشد، عاشق باشی یا معشوق ،دل به این و آن باخته
باشی یا دیگران (راست یا دروغ) برایت فدا و قربان شوند.
آن ها که ظرفیت دارند ، به این زودی خود را نمی بازند ،
موج ، آنها را این سو و آن سو نمی کشد . لنگر یک
کشتی ، آن را آرام و بی تلاطم نگه می دارد.
دنیا ، بی شک مثل دریا، پرتلاطم و مواج است.
اگر وزنه ای از آگاهی و معرفت ، مارا استوار ندارد،
قایق وجودمان یا دستخوش امواج می شود یا
چپ می کند و در قعر دریا جایگاهمان می گردد.
و اگر سادگی کنیم ، گاهی یک نگاه و لبخند و
محبت ، ما را به دام می اندازد
