صبا ویژن
طنیــن یـاس
منوی اصلی
مطالب پیشین
وصیت شهدا
وصیت شهدا
لینک دوستان
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 11
  • بازدید دیروز : 2
  • کل بازدید : 112580
  • تعداد کل یاد داشت ها : 92
  • آخرین بازدید : 103/2/25    ساعت : 9:17 ص
دوشنبه 89/7/26 9:24 ص

 

یا امام رضا (ع) باب الجواد راه ورودی به قلب توست حاجت رواست هر که از این راه می رود دلم با اذان به افق گلدسته هایت به طواف ضریح نورانی پر می کشد

صبحگاهان با نوای نقاره خانه تا انتهای آسمان آبی را بدرقه می کند و عصر گاهان تا کنار فواره هایت که زلال معرفت می پاشند پر می زند

یا امام رضا کاشیهای صحن تو هزاران حرف با زایر دلخسته ات دارند آن هنگام که صحنها و رواقهای نورانی حرمت را یکی پس از دیگری پشت سرمی گذارم آیا می توانم سعی صفا و مروه را به یاد نیاورم من در حرم تو هروله کنان سعی از مروه باب الجواد تا سخای سقا خانه می کنم و هاجر درون را تشنه و خسته به زمزم زلال سقاخانه ات می برم تا سیرابش کنم با خنکای زلال سقاخانه ات ای امام رئوف

یا امام رضا ضربان قلبم همنوا با ثانیه های صحن انقلاب به یاد مدینه جدت رسول الله می تپد و در صحن آزادی تو از قفس تن رها می شود و سبکبال و آرام بربال کبوتر ها اوج می گیرد و به ابدیت پیوند می خورد

ذکر است تکلم کبوتر هایت                                  قربان تبسم کبوتر هایت

ای کاش جوی نوک زده ای بودم من                  بر کاسه گندم کبوترهایت

  






نوشته شده توسط : مرضیه علی بیگی بنی

      
پنج شنبه 89/7/1 8:34 ص

تصویر اصلی را ببینید

 

 

 

 

 

 

 

 

 

من و آبروی چفیه تو

تیپ تو قشنگ بود. توی عکس ها و پوستر ها زیاد دیده بودمت . توی فیلم ها قشنگ و مهربان می خندیدی.

یا علی می گفتی و دل شیر پیدا می کردی برای جنگیدن. من، عاشق تو شده بودم. می خواستم کا ملا عین تو باشم ؛همان قدر تو دل برو و صمیمی...

لباس خاکی ات را به تن کردم. همان لبخند گرم تو را توی صورتم کاشتم. تسبیح یادگاری ات را که بوی خاک شلمچه می داد، دست گرفتم و دست آخر هم چفیه دوست داشتنی ات را به گردن انداختم.

جلوی آینه چند بار قدم زدم. خودم را حسابی ورانداز کردم. تیپم کامل شده بود. اما من گفته بودم که می خواستم کا ملا عین تو باشم. حالا باید مثل تو رفتار می کردم. باید مرامم هم مثل تو می شد.باید نترس می شدم.

باید سنگر علم را نگه می داشتم. باید از نام و نان می گذشتم. باید خدایی می شدم. باید بادکنک های رنگی و خالی دور و برم را می ترکاندم. باید حقیقت بین می شدم. اما خداییش این یکی سخت بود. من آن همه زحمت کشیده بودم که تیپم عین تو باشد، اما اگر می خواستم مرامم هم عین تو باشد.می بایست طرف حسابم، فقط خدا می شد...

اسمت را چسبیده و رسمت را رها کرده بودم . نصفه نیمه شبیه تو شده بودم . لبخند ملیح تو هنوز توی صورتم بود، اما دلم، راه و رسمم، منش زندگی ام ، اخلاقم...، وای! من آبروی چفیه تو را بردم.

 






نوشته شده توسط : مرضیه علی بیگی بنی

      
پنج شنبه 89/7/1 8:23 ص

تصویر اصلی را ببینید

مدینه ایران و احزاب نفاق

هشت سال، درهای «جهاد و شهادت» که به بهش گشوده می شد، به روی ما با ز بود ،از «حاج عمران»تا «فاو». در این سالها، باران فیض الهی و فوز عظیم می بارید و نسیم رحمت می وزید و مائده رزق خدا گسترده بود و ساقی جان در بزم حضور، جام شهادت می گرداند.

هشت سال، دفتر عاشورائیان گشوده بود ودر بازار « سودای ایثار»، خداوند مشتری جانها و مال ها بود. در این سالها، کاروان شهادت در سفر بود و دعوت به رهایی از« تن» ها و«من» ها.شهیدان نیز میدانستند که متاع جان را در کدام بازار و به کدام مشتری باید فروخت. میدانستند که «زمزم شهادت»، پاک کننده دل و جان است « کوثر جانبازی »، گوارا تر از شهد و شراب. این بود که به هوای جانان پر کشیدند و « صفا »ی جان «مروه» مراد را با پای سر دویدند. امت ما هشت سال در کوره جنگ، آب دیده شدند.

هشت سال با جان خود و خون عزیزانمان، سپر دفاع ساختیم، تا سیل بندی عظیم در برابر هجوم و تجاوز برپا کنیم.

هشت سال با جسد های مطهر شهیدان سنگر ساختیم و برای هموار کردن« راه کربلا» قطعات بدن و قطرات خون و کاسه های سر و قفسه های سینه را هدیه کردیم.

هشت سال در« مدینه ایران» ، هجوم احزاب ائتلافی کفر و نفاق را دفع کردیم.

هشت سال در تنگه احد کردستان ، با وحشی گری های « وحشی» های عصر درگیر بودیم و شاهد شهادت حمزه های دلاور، با سرهای بریده و سینه های دریده و اندام مثله شده.

هشت سال ، با قصد قربت و به نیت یاری قرآن و اطاعت از « ولی فقیه »، همه هست و نیست خود را در کف صداقت و اخلاص نهادیم و پیشکش « جبهه» کردیم.

هشت سال ، به خاطر معامله ای که با خدا کرده بودیم ، «قسط شهادت » دادیم و هر عملیات ، موعد پرداخت قسطی از اقساط بود. برای برپایی انقلاب، خون داده بودیم، برای نگهداری آن نیز بهایی از خون و جان پرداختیم، تا شجره طوبای «انقلاب» پا بر جا بماند و بر سر ما و مستضعفان امیدوار به ظهور و فرج مولا، سایه افکند...

خون شهیدان ما ، همیشه شادابی آفرین و طراوت بخش و سیراب کننده درخت ایمان بوده است، هم خون شهیدان پانزده خرداد و نوزده دی و هفده شهریور، هم خون شهدای بهمن و گلگون کفنان فیضیه و دانشگاه، هم خون مظلومان شهید کردستان به دست گروهک های کومله و دموکرات، هم خون شهدای ترور ها و بمب گذاری های منافقان، هم خون شهیدان درگیری با سوداگران مرگ و اشرار مسلح در مرزهای شرقی کشور، هم خون شهیدان جبهه های غرب و جنوب و شهدای خلیج فارس در نبرد با ناوهای آمریکاو...    این ها همه در یک مسیر و هدف ، برای یاری «اسلام» بود.                        

       جبهه ها و صحنه ها مختلف بود ، اما انگیزه و راه و هدف ، یکی.امروز هم...






نوشته شده توسط : مرضیه علی بیگی بنی

      

 

تصویر اصلی را ببینید

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بسم رب الشهداء و الصدیقین

خواهر شهیدم:مریم فراهانی

شرمنده ام از اینکه بنویسم نام گلگونت را برسفیدی کاغذ،

خواهر شهیدم:

تو گلی بودی که عطر شهادت تمام گلبرگهایت را معطر کرده و قطره های خونت هزاران گلی شد که امروز نام مریم گرفت.

وجودت سرشار از پاکی و پر از منور عشق به خدا، مین هواهای نفسانی را چه خوب با معنویات خنثی کرده بودی و با سیم های پر از گل نجابت و عفت دور تا دور وجودت را حصار عرفان گرفتی.

چه خوب با اخلاص و آرامش درون معبری به سوی آسمان زدی که تنها نور ذات مقدس الهی را دیدی.

مریم جان!چه خوب ثابت کردی می توان آسیه بود در زمان فرعون، می توان سمبیه بود در زمان ابو جهل و ابو لهب، می توان زینب بود در کربلایی از جنس خرمشهر و آبادان، می توان حوا بود خالی از هوای نفس، می توان خدیجه بود و وجود را وقف اسلام نمود.

مریم! از چادرت گلهای نجابت و وقار فاطمی رویید و عطرش تمام وجودت را پر کرد.

                                                                                                                                                یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

                                                                       اعظم    کریمی

 






نوشته شده توسط : مرضیه علی بیگی بنی

      
پنج شنبه 89/6/18 11:29 ص

تصویر اصلی را ببینید

 

 

 

 

 

 

 

 

 

امام باقر(ع) از پیامبر(ص) روایت کردند:

هنگامی که روز اول ماه شوال فرا می رسد، منادی ندا می دهد:

هان ای مومنان!

برای دریافت جوایزتان صبح زود بشتابید.ای جابر، جوایز خداوند همانند جوایز پادشاهان نیست.سپس فرمود:روز اول شوال، روز جوایز است.

                                                                                                      یعقوب کلینی،کافی،ج4،ص168.

عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت.

                          پیشاپیش فرا رسیدن عید سعید فطر و هلول ماه شوال بر همگان مبارک باد.






نوشته شده توسط : مرضیه علی بیگی بنی

      
پنج شنبه 89/6/18 11:18 ص

دخترم قدر خود را بشناس

 

دخترم با تو سخن می گویم

گوش کن، با تو سخن می گویم

زندگی در نگهم گلزاریست

و تو با قامت چون نیلوفر

شاخه پر گل این گلزاری

گل عفت!گل صد رنگ امید!

گل فردای بزرگ!

گل فردای سپید!

می خرامی و تو را می نگرم

چشم تو آینه روشن دنیای من است

تو همان خرد نهالی که چنین بالیدی

راست چون شاخه سرسبز و برومند شدی

همچو پر غنچه درختی،همه لبخند شدی!

دیده بگشای و در اندیشه گلچینان باش

همه گلچین گل امروزند

همه، هستی سوزند

کسب فردای گل باغ نمی اندیشد

آن که گرد همه گلها به هوس می چرخد

بلبل عاشق نیست

بلکه گلچین سیه کرداری است

که سراسیمه دود در پی گلهای لطیف

تا یکی لحظه به چنگ آرد و ریزد بر خاک

دست او دشمن باغ است و نگاهش نا پاک.

تو گل شادابی

به ره باد مرو

غافل از باغ مشو

ای گل صد پر من!

با تو در پرده سخن می گویم

گل که پژمرده شود جای ندارد در باغ

گل پژمرده نخندد بر شاخ

کس نگیرد زگل مرده سراغ

دخترم! با تو سخن می گویم

عشق دیدار تو بر گردن من زنجیری است

و تو چون قطعه الماس درشتی کمیاب

تا نگهبان تو باشم زحرامی در شب

بر خود از رنج بپیچم همه روز

دیده از خواب بپوشم همه شام

دخترم! گوهر من!

تو که تک گوهر دنیای منی

دل به لبخند حرامی مسپار

دزد را دوست مخوان

چشم امید برابلیس مدار

دیو خویان پلیدی که سلیمان رویند

همه گوهر شکنند

دیو،کی ارزش گوهرداند

نه خردمند بود

آن که اهریمن را،

از سر جهل سلیمان خواند.

دخترم! ای همه هستی من !

تو چراغی، تو چراغ همه شبهای منی

به ره باد مرو.

دخترم! عفت تو دفع بلاست

حافظ حرمت خون شهداست

تو گلی، دسته گلی،صد رنگی

پیش گلچین منشین

تو یکی گوهر تابنده بی مانندی

خویش را خوار مبین

ای سراپا الماس!

از حرامی بهراس

دخترم قدر خود را بشناس

دخترم با تو سخن می گویم

گوش کن، با تو سخن می گویم

زندگی در نگهم گلزاریست

و تو با قامت چون نیلوفر

شاخه پر گل این گلزاری

گل عفت!گل صد رنگ امید!

گل فردای بزرگ!

گل فردای سپید!

می خرامی و تو را می نگرم

چشم تو آینه روشن دنیای من است

تو همان خرد نهالی که چنین بالیدی

راست چون شاخه سرسبز و برومند شدی

همچو پر غنچه درختی،همه لبخند شدی!

دیده بگشای و در اندیشه گلچینان باش

همه گلچین گل امروزند

همه، هستی سوزند

کسب فردای گل باغ نمی اندیشد

آن که گرد همه گلها به هوس می چرخد

بلبل عاشق نیست

بلکه گلچین سیه کرداری است

که سراسیمه دود در پی گلهای لطیف

تا یکی لحظه به چنگ آرد و ریزد بر خاک

دست او دشمن باغ است و نگاهش نا پاک.

تو گل شادابی

به ره باد مرو

غافل از باغ مشو

ای گل صد پر من!

با تو در پرده سخن می گویم

گل که پژمرده شود جای ندارد در باغ

گل پژمرده نخندد بر شاخ

کس نگیرد زگل مرده سراغ

دخترم! با تو سخن می گویم

عشق دیدار تو بر گردن من زنجیری است

و تو چون قطعه الماس درشتی کمیاب

تا نگهبان تو باشم زحرامی در شب

بر خود از رنج بپیچم همه روز

دیده از خواب بپوشم همه شام

دخترم! گوهر من!

تو که تک گوهر دنیای منی

دل به لبخند حرامی مسپار

دزد را دوست مخوان

چشم امید برابلیس مدار

دیو خویان پلیدی که سلیمان رویند

همه گوهر شکنند

دیو،کی ارزش گوهرداند

نه خردمند بود

آن که اهریمن را،

از سر جهل سلیمان خواند.

دخترم! ای همه هستی من !

تو چراغی، تو چراغ همه شبهای منی

به ره باد مرو.

دخترم! عفت تو دفع بلاست

حافظ حرمت خون شهداست

تو گلی، دسته گلی،صد رنگی

پیش گلچین منشین

تو یکی گوهر تابنده بی مانندی

خویش را خوار مبین

ای سراپا الماس!

از حرامی بهراس

قیمت خود مشکن

قدر خود را بشناس

قدر خود را بشناس. 

قیمت خود مشکن

قدر خود را بشناس

قدر خود را بشناس.

 

 

 






نوشته شده توسط : مرضیه علی بیگی بنی

      
پنج شنبه 89/6/18 11:6 ص

سلاح نبرد نرم چیست؟

 

تصویر اصلی را ببینید

 

 

 

 

 

 

 

مظلو میت به معنای ضعف نیست. وقتی انسان حقیقت بسیج را می داند ، آن وقت می فهمد سر مخالفت ها و دشمنی ها و عناد هایی که هدایت می شود از طرف دشمنان انقلاب و دشمنان کشور و دشمنان نظام بسوی بسیج ؛ علت این دشمنی ها را انسان می فهمد. قله های بلند ، بیشتر آماج قرار می گیرند. نشان های برجسته ، زودتر مورد توجه واقع می شوند و آماج دشمنی قرار می گیرند .

دشمنان می دانند که حضور بسیجی ، واقعیت بسیج در کشور و در میان ملت ایران چقدر اهمیت دارد ؛ لذا همت می گمارند بر اینکه این حقیقت موثر و کارامد و نافذ را مورد تهاجم قرار بدهند . البته این مظلومیت است . مظلومیت ،مطلقا به معنای ضعف نیست . قوی ترین انسان های دنیا هم مظلوم واقع شدند . امیرالمومنین (ع) نیرو مند ترین انسان دوران های گوناگون و مظلوم ترین انسان ها هم هست . انقلاب ما و نظام جمهوری اسلامی جزء مقتدر ترین و نافذ ترین پدیده های دوران معاصر است ، اما مظلوم هم هست . است ، ولی مقتدر است ، نافذ است ، اثر گذار است؛ این اثر گذاری باقی خواهد ماند.

نبرد امروز نبرد نرم است

جنگ نرم؛ یعنی جنگ به وسیله ابزارهای فرهنگی، به وسیله نفوذ، به وسیله دروغ، به وسیله شایعه پراکنی؛ با ابزارهای پیشرفته ای که امروز وجود دارد، ابزارهای ارتباطی که ده سال قبل و پانزده سال قبل و سی سال قبل نبود امروز گسترش پیدا کرده، جنگ نرم یعنی ایجاد تردید در دلها و ذهن های مردم.

بصیرت فراموش نشود

بصیرت، بنده بارها بر روی بصیرت تکیه می کنم، به خاطر همین مردم بدانند چه اتفاقی دارد می افتد؛ ببینند آن دستی را که دارد صحنه گردانی می کند، صحنه را شلوغ می کند تا در خلال شلوغی های مردم، یک عنصر خائنی، یک عنصر دست نشانده و دست آموزی بیاید کاری را که آن ها می خواهند، انجام بدهد و نشود او را توی مردم پیدا کرد؛ این کاری است که دشمن می خواهد انجام بدهد. هر اقدامی که به بصیرت منتهی بشود، بتواند عنصر خائن را، عنصر بد خواه را از آحاد مردم و توده مردم جدا کند، او را مشخص کند، این خوب است. هر اقدامی که فضا را مغشوش کند، مشوش کند، انسان ها را نسبت به یکدیگر مردد کند، فضای تهمت آلود باشد، مجرم و غیر مجرم در آن مخلوط بشوند، این فضا مضر است، مخالف است.

تردید ممنوع!

من می بینم در بعضی از اظهارات، در بعضی از حرف ها، فضا آن چنان مغشوش می شود که افراد سر در گم می شوند؛ مردم نسبت به هم دیگر، نسبت به نخبگانشان، نسبت به مسئولان شان بد بین می شوند؛ این درست نیست. حالا بعضی ها-چه مطبوعات، چه بعضی از عناصر گوناگون- توصیه پذیر نیستند؛ آنها از ما توصیه نمی خواهند؛ معلوم نیست سیاست های بعضی از این دستگاه ها و مطبوعات و رسانه ها را کی معین می کند و کجا معین می شود- نانشان در ایجاد اختلاف است- اما آن کسانی که مصالح کشور را می خواهند، مایلند حقایق را قالب کنند، من توصیه ام به آنها این است که از این اختلافات جزئی و غیر اصولی صرف نظر کنند.

                                                                                      بیانات مقتدای بسیجیان، در دیدار جمعی از بسیجیان

                                                                                                                     کشور 4/9/1388






نوشته شده توسط : مرضیه علی بیگی بنی

      

جوان و انتظار

جمعه و جوانی در نقطه «انتظار» به هم می‌رسند. هر دو جویای بهار و متنفّر از خنده‌هایی که بوی زمستان می‌دهند. هر دو در پی پرواز به قله‌های رستن و گریزان از تصنیف‌هایی که با پوچی توأم است.

از نگاهی دیگر، جمعه، جوانه فرخنده‌ای در زندگی جوان است و رویدادی ممدوح که همه دل‌ها را به آن فردایی سوق می‌دهد که با نام یار معطر است.

اگرچه سن و سال جوان به درک نابه‌سامانی گذشته‌های دور قد نمی‌دهد، اما اینک به هر سو می‌نگرد، یک جای خالی چشمانش را پُر می‌کند. جوان و جوانی با دغدغه‌های نوینی در رنج‌زایی این عصر جریان دارند و قنوت سبز تمنا می‌آید درست رو‌به‌روی مشکلات. می‌آید برای گره‌گشایى. برای فَرَج. وقتی ژست‌های دروغین دنیا و فریب‌های خارج از رقم دیجیتال به روح لطیف جوان رو آورند، صادق‌ترین عشق نیامده، بهترین پناه است.

و ما تو را می‌خوانیم ای ارتباط سبزِ معنادار که روزها و شب‌ها یکی‌یکی و بی‌مفهوم از کنار جوانی ما می‌گذرد. تو را صدا می‌زنیم ای یگانه نور حیات‌بخش که جان‌های ما گام‌به گام در ابتذال ماهواره‌ها مرگ را می‌چشند. در متن زمهریرِ هستى، بیا و پرده از خواب سنگین این دل فرو افکن.

در این جوانی امان از سلطنت نابکار نفْس و امان از توبه‌های سُست و هر روزه ما.

یا بقیة‌الله! یاد تو دستگیر هر آنِ ماست و ما خوب می‌دانیم که هیچ‌کس جز با یاد تو نمی‌تواند از پُر هراس‌ترین گردنه‌های «بودن» عبور کند.

یا اباصالح! چه شعری می‌تواند به غیر از به لب داشتن نام تو،‌بر اریکه نور و شعف بنشیند؟

یا حجت‌الله! از احتضار درآوردن آینه‌های فضایل و نجاتِ خاموشی‌گزینی نکویی‌ها، تنها به دست توست.

صداها رنگِ «العجل»‌گرفته‌اند و جوان با جمکرانی‌ترین لحظه‌ها در آستانه انتظار ایستاده است که با برق شادی در چشمان یکی از جمعه‌ها، خود نیز به جشن بنشیند. همه جوانی آنجاست که منظره طربناک آمدنش پدید آید. صحنه شهودانگیز حضورش همه حرف‌ها را برای تماشا دربردارد. چقدر دل‌نواز است آن هنگام که هوا عطر رستگاری و فرشته بگیرد و هر چه شعر به سمت ماه رخسارش بچرخد و در سلول‌های گل و سپس باغ نام درخشانش منتشر شود. چه اندازه شاعرانه است آن زمان که دریا، آبی‌ترین مدیحه‌اش را در همایش شور هستی تقبّل کند. چه زینت‌بی‌کرانه‌ای خواهد بود آن دم که گلبرگ‌های عشق، آسوده خاطر از توفان هجر، آواز جاودانگی سر دهند. اینک اما جوان با گریه‌های پر از ندبه، چشم به راه مانده است. مانده است تا آن نسیم خنک حضور در خلوت سوزناک قرن بوزد.

جوان در بطن ناگزیر انتظار مانده است و دل را برای التیام، با هزار زخم نمک‌پاشیده به سطرهای دعای عهد و فرازهای آل‌یاسین می‌برد.

آه که در این عصر چه بر نازکای خیال جوان نشسته است به جز دوبیتی‌های پروانه‌وار غربت؟!

چه بر صفحه آینه اندیشه‌اش نشسته است به جز آه‌هایی که بوی انتظار می‌دهند؟!

اما انتظار تنها یک اندوه نیست وقتی حقیقت آن همه عطرهای دَغَل را کنار زده است و تنها بوی گل نرگس را با بهار جوانی درآمیخته است.

اشک‌های ما اگرچه از نژاد شعر انتظارند، اما پویا و تابانند.

دلتنگی‌های ما اگرچه از سلاله غروبند، اما مقربند و سبز.






نوشته شده توسط : مرضیه علی بیگی بنی

      
شنبه 89/5/9 12:43 ع
سخنی با نسل جوان درباره ی امام خمینی و انقلاب اسلامی (جوان و ولایت فقیه ) چاپ ارسال به دوست
نویسنده حسین رجبی   

درباره  حضرت امام ، اندیشه ها و افکاری که به انقلاب اسلامی منتهی شد، سخنان بلکه کتاب ها و مقالات فراوانی نوشته شده است و نوشته خواهد شد. ولی به یک نکته کمتر پرداخت شده است و آن نکته عبارت است از پر کردن خلا فکری و رهبری آن به وسیله وجود مبارک امام .

در یک نگاه به گذشته و پیش از انقلاب، روشن می شود که جامعه اسلامی خواه شیعه و خواه جهان اهل سنت از یک خلا فکری رنج می برد و به خاطر نبودن فکر و اندیشه رهبری صحیح، فکر طاغوت و شرک بر جامعه حاکم  بود. حوزه های علمیه، علما، دانشگاهیان در دانشگاه ها، بازاری ها و تمام اقشار جامعه در سردرگمی و سرگردانی عجیبی سیر می کردند که نتیجه آن حاکمیت یاس و ناامیدی، جمودی و عدم پویایی در ابعاد علمی، معنوی، تفسیر دین و جایگاه آن بود. از سویی تبلیغات کمونیستی و گاه گروه های اسلامی با فکر التقاطی از این خلا فکری استفاده نموده و به جذب نیروهای کیفی و فکری اسلامی می پرداختند. از این رو زمینه جذب بسیاری از جوانان به افکار مادیگرایی و کمونیستی تا گرایش به هیچی گری و پوچ گرایی و غیره وجود داشت.

حضرت امام رحمه الله علیه با اندیشه اساسی و بنیادی خود در مساله رهبری و حاکمیت اسلامی، تحرک و پویایی خاصی به جامعه داد. نیروهای فکری با استقبال از این اندیشه و فکر راه نجات را در استمرار و پی گیری این نظریه دانستند که یکی از عوامل  مهم در جهت پویایی و خلاقیت  بود. عامل دیگر شخصیت امام بود، که این شخصیت مورد اعتماد فوق العاده مردم و نیروهای فکری قرار داشت. از این رو امام با بیان فکر ولایت فقیه زمینه هدایت و راهنمایی جامعه را پدید آورد.

و جامعه سرگردان، مایوس و سرخورده را به جهت یک هدف مقدس سوق داد. نیروهای فکری و انقلابی در حوزه و دانشگاه جهت پیدا کردند و در نهایت موتور انقلاب روشن شد و به سرعت به نتیجه مطلوب دست پیدا کرد. و با عنایات الهی توانست در برابر همه توطئه ها خود را حفظ کند گرچه به خاطر وجود قدرت های شرق و غرب (شوروی و آمریکا) جو فکری آن عصر این بود که  هیچ انقلابی امکان ندارد تحقق پیدا کند و بر فرض تحقق آن یا باید به غرب وابسته باشد یا به شرق و در صورتی که مستقل باشد چاره ای جز گرایش به یک قدرت ندارد و به سرعت در دامنه یک قدرت هضم می شود. اما وجود رهبر کبیرانقلاب اسلامی، و از سویی وجود پایه های فکری و اندیشه ای ایشان ، تا از  قدرت های شرق و غرب عبور کند و نه تنها در آنها هضم نشود بلکه آنها را هضم و حذف کند.

بنابراین امام خمینی با همت بلند و اتحاد امت ، نظام اسلامی را بر پایه ولایت فقیه استوار کرد و ایران اسلامی را از سلطه طاغوت نجات بخشید. ولی یک سوال  این است که با توجه به  جو حاکم در دیگر کشورهای اسلامی که مانند ایران در یاس و نا امیدی سیر می کردند این حرکت در کشورهای دیگر به ویژه کشورهای اسلامی که اکثریت را اهل سنت دارند چه تحولی ایجاد کرد؟ آیا آنان استقبال کردند یا به مقابله پرداختند و یا سکوت کردند. آیا امکان داشت که سایر کشورهای اسلامی باگرایش به امام و فکر ایشان زمینه تحول بنیادی را پدید آورند و حکومت جهانی واحد شکل یابد؟ روشن است که اگر سایر کشورها بدون حب و بغض، با شناخت صحیح امام و افکار ایشان  اقبال می کردند چهره جهان به گونه ای بسیار مطلوب و پسندیده در می آمد.

بی تردید حاکمان آنان به شدت تکان خورده و ترسیدند و از وجود چنین انقلاب و نهضتی دل خوش نداشتند که نمونه عدم رضایت، تحمیل جنگ و پشتیبانی اکثر کشورهای سنی نشین از این جنگ بود. بنابراین جز کشور سوریه و پاکستان مخلصانه به استقبال نیامدند. اما توده ها و اندیشمندان و صاحبان فکر جهان اهل سنت چه موضعی گرفتند ؟ روشن است که زمینه ها ی فکری بویژه سابقه فرقه های مذهبی در تاریخ به گونه ای بوده که هر فرقه مذهبی حاکمیت را بدست می گرفت به قلع و قمع مخالفان خود می پرداخت و این جو فکری درباره انقلاب اسلامی ایران نیز وجود داشت. از این رو مخالفان و کسانی که احساس خطر کردند، با تبلیغات فراوان خود آن جو فکر و ذهنی تاریخ را تشدید کردند. این حرکت منفی در حالی انجام می شد که آنان از امام، انقلاب اسلامی و اهداف آن ناآگاه بودند. از این رو با استفاده ا زذهنیت های تعصبی تاریخی، ده ها مقاله، کتاب، رادیو و غیر آن راه انداختند تا افکار توده های مردم را نسبت به انقلاب و امام تخریب کنند و در این راستا وهابیت بیش از هر فرقه دیگر به تخریب می پرداخت. تبلیغات غیر واقعی، دروغ و تهمت بود. نظیر این که در اذان نام امام خمینی را قرار داده اند، اهل سنت را می کشند و ... بدین جهت برای رشد انقلاب اسلامی دو مانع و دو نوع دشمن وجود داشت که با تمام توان خویش تلاش کردند.

  • 1. استکبار جهانی آمریکا و اسرائیل
  • 2. فرقه وهابیت که در عربستان حضور دارند و از امکانات وسیع خود بر علیه انقلاب و شیعه استفاده می کنند این دو گروه تلاش کردند تا انقلاب را نابود نموده و یا در محدوده ایران محصور نمایند و اجازه ندهند در بین سایر مسلمانان نفوذ کند.

لذا پس از جریان عراق، و لبنان تبلیغات داغ تر شد و فتاوای تکفیر از سوی مفتی های سعودی صادر شد.

نتیجه این تبلیغات شدید آن است که پیروان مذاهب اهل سنت در دنیا به شیعه و انقلاب بدبین بشوند  لذا خلا رهبری و فکری در جهان اهل سنت همچنان استمرار دارد تا یک رهبری قوی و شجاع پیدا شود و راه صحیحی را که همان راه امام خمینی است در بین اهل سنت احیا کند و آنان را نجات دهد که راه خوشبختی آنان است و یا راه گرایش به وهابیت که آغاز افول و شکست آنان است، زیرا اندیشه محمد بن عبدالوهاب در درون نه توانایی علمی و جاذبیت اجتماعی و سیاسی را دارد و نه استقلال در عمل را زیر آنها واسطه به قدرتند و از سویی آنان با قبرپرستی مبارزه می کنند و از توحید  و شرک فقط این را فهمیده اند. آنان با تعظیم قبر پیامبر مبارزه می کنند. اما تعظیم در برابر اسرائیل و آمریکا راشرک نمی دانند. آیا این است توحید؟ آیا مفتی الازهر وقتی دست در دست رژیم صهیونیستی می گذارد می تواند خلا فکری مسلمانان مصر، غزه وغیر آن را برطرف کنند؟ وقتی مفتی سعودی می گوید تظاهرات به نفع مردم غزه گناه است آیا این فکر می تواند مسلمانان اهل سنت را جذب کند؟ بنابراین راه صحیح آن است که اهل سنت جهان برای نجات از سرگردانی به افکار و اندیشه های امام خمینی بازگردند چنان که اهل سنت منصف و آگاه به این حقیقت رسیده اند.

در پایان لازم است به این نکته اشاره شود که باید مسلمانان جهان به این واقعیت توجه داشته باشند که تنها راه نجات آنان از وضعیت نابسامان موجود آن است که رهبری را برگزینند که الهی باشد، راه و روش گفتار و موضع گیری ها، اندیشه ها و افکار او الهی باشد. و در جهان امروز اگر رهبری را خواسته باشیم معرفی کنیم. حضرت امام رحمه الله و مقام معظم رهبری است. اگر موضع گیری های مقام معظم رهبری  در مسایل افغانستان، فلسطین و سایر جهان اسلام با سایر رهبران جهان بویژه کشورهای اسلامی مقایسه و بدون تعصب داوری شود ، راه نجات امت اسلامی روشن  می شود. ولی متاسفانه گاهی در مناطق مرزی که اهل سنت وجود دارند به جای قدردانی از این واقعیت به سوی افکار و اندیشه هایی گرایش پیدا می کنند که نه تنها نجات و رهایی در آن نیست بلکه موجب بریدگی و اختلاف می شود. به جای آن که در مدارس علمیه از اندیشه های بلند امام و مقام رهبری یاد شود و در متون درسی از آن بهره گیرند از خارج مرزها الگو می گیرند. آیا صحیح است که به جای استفاده از نعمت بزرگ الهی انقلاب و  بهره گیری از نام و نان ایران،  جهت گیری ها و افکار خود  را از خارج مرزها و از مفتی های متعصب کشور های دیگر بگیرند. آیا افکار و اندیشه های  حزب الله لبنان ، مسلمانان را به مسیر صحیح راهنمایی می کند یا راه تکفیر، خشونت ، قتل و کشتار طالبان و وهابیان ؟






نوشته شده توسط : مرضیه علی بیگی بنی

      
شنبه 89/5/9 12:25 ع

 

افسران جوان در مقابل جنگ نرم :

تعبیر زیبا و فکورانه رهبر معظم انقلاب از دانشجویان به عنوان افسران جوان درجبهه مقابله با جنگ نرم نگارنده را بر آن داشت که بصورت اجمالی و گذرا به قسمتی از شرح وظایفی که می توان برای دانشجویان عزیز در اینباره متصور بود، را به نگارش در آورد.


جنگ نرم بر علیه جمهوری اسلامی ایران از برنامه های قطعی استکبار جهانی می باشد که به دلیل ناامیدی و ناتوانی از مقابله نظامی با ایران در دستور کار- به صورت جدی- قرار داده است. در این میان حوادث بعد از انتخابات فرصت بسیار مناسبی را ایجاد کرد که جنگ نرم بر علیه ایران را وارد فاز جدید ومناسبتری کند. به اعتقاد کارشناسان بهترین فضا برای اجرایی کردن هرچه بیشتر جنگ نرم در این مقطع حساس دانشگاه ها می باشد چون طراحان جنگ نرم بیشترین سرمایه گذاری را برای ایجاد شبکه و یارگیری ابتدا بر روی نخبگان و دانشگاهیان انجام داده و سپس از طریق آنها به بدنه جامعه منتقل می کنند.تعبیر زیبا و فکورانه رهبر معظم انقلاب از دانشجویان به عنوان افسران جوان درجبه مقابله با جنگ نرم نگارنده را بر آن داشت که بصورت اجمالی و گذرا به قسمتی از شرح وظایفی که می توان برای افسران جوان –دانشجویان عزیز- در اینباره متصور بود را به شرح ذیل بیاورد.

 1 - ولایت پذیری و دفاع از حریم ولایت بحث ولایت پذیری و دفاع از حریم ولایت از دو منظر قابل تامل می باشد . اول آنکه تحلیل مجموعه اقدامات انجام گرفته برای براندازی نرم –جنگ نرم- در ایران نشان می دهد که طراحان جنگ نرم بر علیه ایران به علت جایگاه ولایت فقیه در اعتقادات جامعه ایران و میزان تاثیرگذاریش و همچنین به عنوان مهمترین عامل در پیشگیری از براندازی نرم نظام جمهوری اسلامی آنهم با وجود گذشت قریب به سه دهه از عمر انقلاب ایران ، بیشترین طراحی را برای مشروعیت زدایی و مخصوصا اعتبار زدایی از جایگاه ولایت فقیه و به صورت مشخص از شخص مقام معظم رهبری را در دستور کار خود قرار داده اند. دوم انکه ولایت فقیه به عنوان یک فقیه عالم و با تقوا وعادلترین و آگاه ترین فرد به مسایل سیاسی و حکومتی قطعا شایسته ترین فرد برای اطاعت پذیری نیز خواهد بود . در چند ماه اخیر در حوادث بعد از انتخابات یکبار دیگرنقش رهبری و جایگاه آن برای حفظ نظام به خوبی برای دوست و دشمن آشکار شد،آنهم در شرایطی که شاید بسیاری از اهداف برای تحقق انقلاب مخملی در ایران اتفاق افتاده بود و یا شرایطش مهیا شده بود. رهبری بزرگوار به عنوان فصل الخطاب و همچنین به عنوان مهمترین رکن جامعه ایران برای حفظ و انسجام ملی و اسلامی سبب شد که کشور از فتنه ی بزرگ به سلامت عبور کند . وجود ولایت فقیه به عنوان بزرگترین عامل در جلوگیری از بوجود آمدن انقلاب مخملی در ایران نشان داد که تفاوت ایران با گرجستان ، اوکراین و حتی کشور قدرتمندی همچون شوری سابق دروجود جایگاه ولایت فقیه در ساختار حکومتی و سیاسی و مذهبی می باشد.بنابراین این دو موضوع نشان می دهد که افسران جوان باید در اولین گام ها ولایت پذیری و دفاع از حریم ولایت را در صدر برنامه های خود برای مقابله با جنگ نرم را قرار دهند.

2- حفظ هویت ایرانی اسلامی اساس جنگ نرم برای تحت تاثیر قرار دان باورهای فرهنگی و اعتقادی جامعه هدف می باشد. فلذا ضروریست برای مقابله با جنگ نرم حفظ و عمق بخشی به هویت ایرانی و اسلامی جز اولین و شاخص ترین برنامه های افسران جوان در مقابله با جنگ نرم باشد.امروزه جنگ نرم برای التقاتی کردن اسلام ناب برنامه ریزی و سرمایه گذاری کرده است. آنان به دنبال آن هستند که با ترویج فرهنگ سکولار هویت اسلامی را تحت تاثیر قرار داده و از درون به لحاظ محتوایی متلاشی کنند و آن اسلامی باقی بماند که در ادبیات سیاسی کشورمان به اسلام آمریکایی معروف شده است.

 استکبار جهانی الخصوص آمریکایی ها به وسیله رسانه های وابسته شان در تلاش بوده اند که الگوی های شخصیتی جدیدی به جوانان ایران معرفی کنند. آنان در این میان سعی دارند بسیاری از ارزش های فرهنگ آمریکایی را به شخصیت جوان و دانشجو ایرانی القا کنند.بنابراین بهترین راه برای مقابله با این جریانات حفظ و عمق بخشی هرچه بیشتر و توجه به هویت ایرانی اسلامی می باشد.

 3- مقابله رسانه ای و بالا بردن سواد رسانه ای جنگ نرم در حوزه رسانه ها اتفاق می افتد.این جمله یک ادعای کارشناسی است که موید این مطلب است که بسیاری از بار جنگ نرم بر دوش رسانه ها می باشد. کشور ی که از رسانه های قوی و متعددی برخوردار نباشد قطعا در این جنگ رسانه ی که به فرهنگ و اعتقادات آن کشور تهاجم شده است ، شکست خواهد خورد. دانشجویان –افسران جوان -اگر از سواد رسانه ای کافی برخوردار نباشند قطعا نخواهند توانست در فضایی سنگین رسانه ی این روزهای جهان تاب بیاورند .

 در این میان طراحان جنگ نرم سرمایه گذاری خاصی بر روی نشریات دانشجویی خواهند کرد و قابل پیش بینی است که بعضی از نشریات دانشجویی نمایندگی جنگ نرم را خواهند کرد. این مسئله باید مورد توجه جدی قرار بگیرد زیرا نشریات دانشجویی تاثیرات خاص خود را بر روی فضای افکار عمومی دانشگاه ها دارند.البته آنچه به صورت ویژه ای بر روی آن کار خواهد شد فضای سایبری می باشد زیرا به نظر می رسد به علت پرکار بودن طراحان جنگ نرم در فضای مجازی به صورت ویژه به آن پرداخته شود. اگر یک اصل را بپذیریم که اطلاع رسانی از ابزار مهم جنگ نرم است، بنابراین در حوزه رسانه و نشریات دانشجویی به صورت ویژه افسران جوان باید فعال باشند.

4- خوشبین بودن از مهمترین اهداف جنگ نرم در کشورهای هدف ایجاد روحیه رخوت،ناامیدی و بی نشاطی در آن جامعه می باشد. همچنانکه مقام معظم رهبری در دیدار چند روز قبل با دانشجویان فرمودند در برابر این ترفند باید دانشجویان به آینده خوشبین باشند. رهبر انقلاب اسلامی، نگاه امیدوارانه و خوشبینانه به آینده را باعث تقویت جبهه ملت ایران در مقابل جنگ نرم دشمنان دانستند و فرمودند:« این خوشبینی، متکی بر تحلیلِ واقع بینانه است ».بنابراین دانشجویان باید به آینده انقلاب و کشور و خود خوشبینانه نگاه کنند زیرا دشمن در طراحی جنگ نرم به دنبال ان هست که شور کار ، نشاط و امید به آینده را از آنان بگیرد.

 5-اصالت دادن تحصیل علم بر فعالیت های سیاسی مقطعی همچنانکه مقام معظم رهبری اشاره فرمودند که «بنده همیشه دانشگاهها را به تولید علم و نهضت نرم افزاری فرامی خوانم چرا که برتری علمی را یک رکن امنیت بلندمدت کشور می دانم. ودر ادامه رهبر انقلاب اسلامی با هشدار به دانشجویان و دانشگاهیان درباره طرح دشمنان برای ایجاد اختلال در کار علمی دانشگاهها نیزافزودند: همه مراقبت کنند در این مسائل سیاسی کوچک و حقیر، کار علمی دانشگاهها و کلاسها و مراکز تحقیقاتی دچار آسیب نشود و هدف آشکار و مشخص دشمن برای اینکه حداقل مدتی دانشگاهها را به تعطیلی و تشنج و اختلال بکشاند محقق نگردد.بنابراین اصالت تحصیل علم بر فعالیت های سیاسی مقطعی یک اصل مهم برای افسران جوان در جبهه مقابله با جنگ نرم می باشد. البته افسران جوان باید توجه داشته باشند که گاهی حتی بعضی از کنفرانس های علمی به لحاظ محتوا و پیام مصداق جنگ نرم می باشند و توجه نمایند که طراحان جنگ نرم در دانشگاه ها ممکن است درغالب گروه های تحقیقاتی – پژوهشی دست به جاسوسی نیز بزنند.

- مواجه درست با نافرمانی های مدنی تشکلی های دانشجویی و مقابله با پروژه بی ثبات سازی و ایجاد نارضایتی یکی از اهداف مهم در جنگ نرم آن هست که دانشجویان و الخصوص تشکل های دانشجویی دست به نافرمانی های مدنی ، اعتراض های غیر قانونی و تحصنات ودادن بیانیه ها افراطی و گرفتن متینگ های سیاسی مخرب بزنند. این مسئله با حوادث بعد از انتخابات برای شروع ترم جدید قطعا به صورت جدی تری دنبال خواهد شد. تلاش در جهت ایجاد نارضایتی در میان دانشجویان از دیگر برنامه های طراحان جنگ نرم می باشد که افسران جوان باید توجه داشته باشند که خود تکمیل کننده پازل دشمن در این زمینه نباشند.آنچه در اینباره به نظر می رسد آنستکه باید بدور از افراط و تفریط این مسله توسط خود دانشجویان مدیریت شود.

 7-مقابله با مجموع اقدامات مغرضانه برای نشان دادن عدم کارآمدی و مشروعیت دولت منتخب یکی دیگر از مواردی که در طراحی ها برای انقلاب مخملی در ایران در نظر گرفته شده است اقدامات تخریبی احتمالی برای نشان دادن عدم کارآمدی و مشروعیت و اعتبار دولت منتخب دولت دهم – خواهد بود وباید چنین گفت مشروعیت زدایی و نشان دادن ناکارامدی دو محور عمده پیش رو طراحان جنگ نرم در ایران می باشد.

 8- مقابله با تفکر لیبرالی و دموکراسی غربی از روش های این چند سال اخیر برای فروپاشی از درون در نظام جمهوری اسلامی ایران ترویج تفکر لیبرالی و دموکراسی غربی بوده است. این مسئله دام کهنه وقدیمی حقوق بشر و دموکراسی است که از تفکر لیبرالی بیرون می آید و فضایی برای شبکه سازی و یارگیری جنگ نرم می باشد . تقویت و ایده جنبش دمکراسی به سبک امریکایی و مستمسک قراردادن مقوله حقوق بشر، حقوق زنان از مواردیست که بستر ایجاد تحقق جنگ نرم در دانشگاه ها و کشور می باشد. فلذا مقابله با تفکر لیبرالی از مواردیست که دانشجویان به صورت جدی باید به آن بپردازند.

 9- مقابله با شکاف های قومی و مذهبی تشدید اختلافات قومی و مذهبی از راه کاری اصلی برای جنگ نرم می باشد. بطوریکه در تحقق جنگ نرم بحث تشدید اختلافات قومی و مذهبی همیشه در رئوس اجرای برنامه ها بوده است. در همین زمینه تقویت فرقه های ضاله نیز مورد توجه خاص طراحان جنگ روانی بوده است.تقویت وهابیون و همچنین حمایت های جدی از بهایان در ایران از جمله این برنامه ها ست. حتی ساختن مراجع قلابی و علمایی التقاطی از دیگر این روش ها می باشد .

 10- کسب آگاهی و بصیرت به گفته رهبری حتی بعضی از نخبگان کشور در حوادث اخیر دچار بی بصیرتی شدند.بنابراین تلاش همیشگی برای کسب آگاهی و بصیرت از مواردیست که باید دانشجویان برای مقابله با جنگ نرم به ان توجه جدی داشته باشند.

 11- افشاگری ،شفاف سازی و مشخص کردن خاکریز خودی و غیر خودی افشاگری و شفاف سازی ابعاد مختلف و برنامه های جنگ نرم از مواردیست که جزء وظیفه تک تک افسران جوان می باشد. در جنگ نرم شما با خاکریز پنهان دشمن مواجه هستید.خطوط و خط کشی ها در ان کاملا پنهان و غیر آشکار می باشد، دشمن شناسی و تشخیص خودی و غیر خودی برای جامعه مشکل می باشد.بنابراین باید در این زمینه دست به افشاگری و شفاف سازی زد. و خاکریز خودی و غیر خودی را کامل مشخص کرد تا چهره نفاق نیز آشکار شود.

 






نوشته شده توسط : مرضیه علی بیگی بنی

      
<      1   2   3   4      >